خلاصه داستان: مردیت در حالی که فکر می کند پس از زنده ماندن از COVID-19 با زندگی چه کند، از کلینیک مایو در مینه سوتا بازدید می کند تا کتابخانه ای را که به مادرش اختصاص داده شده باز کند. زمانی که در آنجا بود، دوباره با دکتر نیک مارش که سال ها قبل درمان کرده بود، ارتباط برقرار کرد. دکتر دیوید همیلتون، همکار سابق مادرش، برنامههای خود را برای افتتاح یک مرکز تحقیقاتی پیشرفته برای درمان بیماری پارکینسون، با مردیت به عنوان چهره عمومی این پروژه، فاش کرده است. برای جذب استعداد. پس از حمله پانیک پسر کوچکترین پسرش، هیز با بیلی ارتباط برقرار میکند تا با نامزدهای جایگزین جکسون و تام، و همچنین زویی که با کمک لویز به عنوان یک مادر مجرد و مقیم OB/GYN زندگی کند، مصاحبه میکنند. پس از رد پیشنهاد او، آملیا و لینک برای حفظ رابطه خود تلاش می کنند، در حالی که مگی و وینستون از ماه عسل خود لذت می برند. پیوند وین و تدی در بار جو پس از مراسم برنامه ریزی شده آنها در پارک با مگان مجردی که به تازگی مجرد شده اند، زمانی که یک دوچرخه پشت سر هم با یک معاون برخورد می کند خراب می شود.
خلاصه داستان: شش ماه گذشت و همه چیز در مورد گری اسلون تغییر کرد. پس از استعفای بیلی در پایان فصل 18، مردیث نقش رئیس موقت جراحی را بر عهده گرفت. در دوران تصدی خود، او برنامه رزیدنتی را تقویت کرد و دستیاران جراحی را که به اندازه کافی برای ورود به برنامه های دیگر خوب نبودند یا از برنامه های قبلی اخراج شده بودند، استخدام کرد. هنگامی که تصادف اتوبوس با گردباد ده ها بیمار را به بیمارستان می فرستد، ساکنان پایین به زودی مورد آزمایش قرار می گیرند. وقتی یکی از قربانیان تسلیم جراحاتش می شود، احتمال پیوند عضو سه گانه به وجود می آید. ساکنان سیمون گریفیث، لوکاس آدامز و بنسون کوان از این فرصت استفاده کردند و این روش را انجام دادند. این جراحی نادر همچنین نیک را به بیمارستان آورد که مردیث از زمان جدایی ندیده بود. مردیث او را به عنوان منصوب پیوند منصوب می کند در حالی که او وظایف خود را به عنوان رئیس انجام می دهد. زمانی که لوکاس تصادفاً به پدر و مادر اشتباهی در مورد اهدای عضو اطلاع میدهد، پیوند با مشکل مواجه میشود و او، سایمون و بنسون را مجبور میکند تا اجازه بگیرند. در جای دیگر، لوی در گفتن اینکه جو نمیخواهد در بخش OB/GYN کار کند، مشکل دارد و لینک متوجه میشود که او با یکی از ساکنان، جول میلین، خوابیده است. آملیا با ساکن پنجم، میکا یاسودا، شروعی دشوار داشت. پس از یک عمل پیوند موفقیت آمیز، مردیث قبل از استقبال از اوون و تدی که تمام اتهامات جنایی خود را لغو کرده اند، به نیک پیشنهاد می کند که یک شغل تمام وقت به عنوان مدیر مقیم داشته باشد.