خلاصه داستان: درباره ی لوشن (با بازی مایکل شین) یک برده گرگینه می باشد که سایر لایکنهایی که مانند او توسط خون آشامها به بردگی گرفته گردیدهاند را متقاعد میکند تا علیه اربابان خون آشام خویش که توسط ویکتور، یک خون آشام قدرتمند رهبری می گردند، شورش کنند. همین مسئله منجر به ساخت و ساز یک جنگ تمام عیار در بین لایکنها و خون آشامها شده و…
خلاصه داستان: در حالی که نزاع در بین خونآشامها و لایکنها ادامه دارااست، سیلین، خونآشامی که تخصصش کشتن گرگینهها است به هم پا مایکل، یک گرگینه دورگه، تلاش میکنند تا اسرار مربوط به نسلهای قبلی خود و سر کینه باستانی بین دو بستگان را آشکار سازند. از طرفی دیگر مارکوس، فرمانروای خونآشامها که در حال حاضر از خواب برخاسته و تبدیل به یک هیولای حاذق شده، تصمیم دارااست اخوی گرگینه خود ویلیام را از زندان همیشگیاش آزاد کند. درحال حاضر سیلین و مایکل تلاش میکنند تا پیش از آنکه دیر شود، مارکوس را متوقف کرده و…
خلاصه داستان: دربارهی خون آشامی به نام سیلین میباشد که به دلیل حمله مرگبار گرگینهها یتیم شده است و هم اکنون برای یک قوم و قبیله خون آشام به عنوان یک آدم کش آموزش دیده عمل میکند. او پیکار میکند تا مایکل، یک پزشک ماهر، را از توطئه گرگینهها نجات داده و…