خلاصه داستان: رالفی که اکنون بالغ شده است را دنبال می کند که به خانه ای در خیابان کلیولند باز می گردد تا کریسمس جادویی را مانند کریسمس کودکی به فرزندانش بدهد، با دوستان دوران کودکی خود ارتباط برقرار کند و با مرگ پیرمرد خود آشتی دهد.
خلاصه داستان: وقتی سرنخهایی از قتل برادرش، پونچو را به یک آتشنشانی هدایت میکند، او برای تحقیق بیشتر به آن میپیوندد و عاشقانه، خانواده و یک قاتل زنجیرهای را پیدا میکند.
خلاصه داستان: راجع به مردی به اسم جکسون میباشد که هنگام حضور در گشت مرزی یک پسر مهاجر مکزیکی را میکشد. البته هنگامی که بابا جکسون، اورا بابت این کار سرزنش میکند، جکسون به سمت جنوب فرار کرده و در مکزیک تبدیل به یک بیگانه غیر رسمی میگردد که تحت قرار گرفته تا اینکه…