خلاصه داستان: سالهای دانشجویی چهارشنبه آدامز را دنبال میکند، زمانی که او تلاش میکند تا بر توانایی روانی در حال ظهور خود مسلط شود، معمایی که پدر و مادرش را درگیر کرده است را خنثی کرده و حل کند.
خلاصه داستان: رالفی که اکنون بالغ شده است را دنبال می کند که به خانه ای در خیابان کلیولند باز می گردد تا کریسمس جادویی را مانند کریسمس کودکی به فرزندانش بدهد، با دوستان دوران کودکی خود ارتباط برقرار کند و با مرگ پیرمرد خود آشتی دهد.
خلاصه داستان: اوضاع در شب کریسمس بدتر میشود، زمانی که رئیس کوچک به طور تصادفی جای خود را با یکی از الفهای بابانوئل عوض میکند و در قطب شمال گیر میکند.
خلاصه داستان: یک دختر جوان قرار است دنیای خود را از چنگال Magisterium که پیوندهای مردم را با جادو و ارواح حیوانی آنها به نام دیمون ها سرکوب می کند، آزاد کند.
خلاصه داستان: کیم تائه جو بزرگ ترین خواهر و برادر از سه خواهر و برادر است. او گرم دل و بردبار است، اما خوی گرمی نیز دارد. اون روابطشون رو با کسايي که ازشون خوششون نمياد قطع ميکنه یک روز کیم تائه جو پس از سال ها دوباره با لی سنگ جون آشنا می شود. آن ها در همان دبستان حضور داشتند.
لی سنگ جون یک بازیگر محبوب است. او حساس، تخیلی و باهوش است. او همچنین بزرگ ترین خواهر و برادر خانواده اش است. او از کودکی مورد دوست داشتن عمیق خانواده اش قرار گرفته است. خانواده او زمانی بدهکار بودند اما پس از اینکه لی سنگ جون موفق شد، بدهی آن ها را پرداخت کرد و به حمایت مالی از آن ها ادامه می دهد. در حین فیلمبرداری برای یک پروژه بازیگری، لی سنگ جون مجروح می شود و به بیمارستان می رود. در آنجا با اولین عشقش کیم تائه جو آشنا می شود که زمانی که دانش آموز دبستان بود او را می شناخت.
خلاصه داستان: در حالی که هری، رون و هرمیون با زمان و شر به رقابت می پردازند تا هورکراکس ها را نابود کنند، آنها وجود سه شیء قدرتمند در دنیای جادوگران را کشف می کنند: یادگاران مرگ.
خلاصه داستان: اسکات کالوین در آستانه 65 سالگی است و متوجه می شود که نمی تواند برای همیشه بابانوئل باشد، در حالی که خانواده خود را برای یک ماجراجویی جدید در زندگی در جنوب قطب آماده می کند، به دنبال یک جایگزین مناسب بابانوئل می شود.