خلاصه داستان: پس از ده سال، یک کارمند وفادار به اختلاس متهم میشود، سپس توسط کارفرمایانش به قتل میرسد تا بهعنوان کوچکترین پسرشان دوباره متولد شود، با اشتیاق انتقامجویی که هدایت خصمانهاش را هدایت میکند.
خلاصه داستان: مردیت در حالی که فکر می کند پس از زنده ماندن از COVID-19 با زندگی چه کند، از کلینیک مایو در مینه سوتا بازدید می کند تا کتابخانه ای را که به مادرش اختصاص داده شده باز کند. زمانی که در آنجا بود، دوباره با دکتر نیک مارش که سال ها قبل درمان کرده بود، ارتباط برقرار کرد. دکتر دیوید همیلتون، همکار سابق مادرش، برنامههای خود را برای افتتاح یک مرکز تحقیقاتی پیشرفته برای درمان بیماری پارکینسون، با مردیت به عنوان چهره عمومی این پروژه، فاش کرده است. برای جذب استعداد. پس از حمله پانیک پسر کوچکترین پسرش، هیز با بیلی ارتباط برقرار میکند تا با نامزدهای جایگزین جکسون و تام، و همچنین زویی که با کمک لویز به عنوان یک مادر مجرد و مقیم OB/GYN زندگی کند، مصاحبه میکنند. پس از رد پیشنهاد او، آملیا و لینک برای حفظ رابطه خود تلاش می کنند، در حالی که مگی و وینستون از ماه عسل خود لذت می برند. پیوند وین و تدی در بار جو پس از مراسم برنامه ریزی شده آنها در پارک با مگان مجردی که به تازگی مجرد شده اند، زمانی که یک دوچرخه پشت سر هم با یک معاون برخورد می کند خراب می شود.